چرا تئوری رژیم صهیونیستی مبنی بر نابودی حماس متوهمانه است؟
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۶۷۴۸۰
بیش از یک ماه از عملیات «طوفانالاقصی» و وارد آمدن ضربات کاری بر پیکره رژیم صهیونیستی و متعاقبا آغاز کارزار نظامی صهیونیستها علیه نوار غزه میگذرد. با این حال، این رویداد و تحولات، همچنان تیتر یکِ پوشش و فعالیتهای جریانهای رسانهای منطقهای و بینالمللی را به خود اختصاص میدهد.
در این راستا، تا امروز بر اساس آمارهای رسمی، چیزی در حدود ۱۱ هزار نفر از شهروندان غیرنظامی نوار غزه که قریب به ۷ هزار نفر از آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند، توسط ارتش رژیم اشغالگر قدس و به دلیل حملات هوایی و توپخانهای آن به نوار غزه، به شهادت رسیدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گفتگو با «نسیم احمد» روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه، به واکاوی جدیدترین تحولات مرتبط با جنگ غزه و به طور خاص بررسی این ایده پرداختیم که تا چه اندازه این گزاره ادعایی از سوی صهیونیستها مبنی بر اینکه میخواهند حماس را نابود کنند، از قابلیت عملیاتی برخوردار است؟
مشروح گفتگو با نسیم احمد را در ادامه میخوانید.
مقامهای ارشد سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی تاکنون بارها و بارها در موضع گیریهای خود تاکید کردهاند که نابودی حماس یکی از اصلیترین اهداف این رژیم در حمله به نوار غزه است. به نظر شما تا چه حد این هدف برای صهیونیستها قابل دست یافتن است؟
اگر به تحولات چند روز اخیر و به طور خاص از زمان آغاز شدن حمله نظامی ارتش اسرائیل به نوار غزه بنگریم، یک نکته بیش از همه آشکار میشود و آن این است که اسرائیلیها هنوز وارد جنگ شهری نشدهاند. در این راستا، جنگندهها و پهپادها و توپخانه ارتش اسرائیل، آتش سنگینی را به سمت مناطق مختلف نوار غزه روانه کردهاند، اما ارتش اسرائیل هراس جدی از وارد شدن به جنگ شهری دارد.
در واقع اینطور به نظر میرسد که ارتش اسرائیل ترجیح میدهد ابتدا مناطق مختلف در نوار غزه را با خاک یکسان کند و سپس نیروی زمینی این ارتش به آنها پای نهد. در این راستا شاهد بودیم که بر اساس جدیدترین گزارشی که نشریه نیویورک تایمز منتشر کرده، ارتش اسرائیل چیزی در حدود یک سوم از ساختمانهای نوار غزه را منهدم و نابود کرده است. موضوعی که به خوبی، درستیِ گزارهای که پیشتر به آن اشاره کردم را نشان میدهد.
از این رو، اسرائیلیها تجربیات جنگهای سابق خود علیه ملت فلسطین و به ویژه تجربه جنگهای گذشته خود در دهه ۱۹۸۰ میلادی در لبنان را مد نظر قرار دادهاند و به خوبی میدانند که آغاز جنگ شهری در مقیاس گسترده برای آنها، حامل تلفات جدی است. حتی همین حالا که جنگ شهری و تن به تن آغاز نشده، شاهدیم که بیش از ۱۰۰ تانک و خودروی زرهی ارتش اسرائیل نابود شده و البته که بر اساس آنچه منابع رسمی اسرائیلی عنوان کردهاند، بیش از ۳۰ نظامی اسرائیلی نیز کشته شدهاند. در این رابطه باید توجه داشته باشیم که عمده آمارهایی که اسرائیلیها در مورد تلفات خود اعلام میکنند، لزوما قابل اتکا و اعتماد نیستند. حال در این شرایط، طرح این ایده که اسرائیل بتواند حماس را نابود کند چندان منطقی به نظر نمیرسد. در این زمینه توجه به دو نکته ضروری است:
اولا، نابودی حماس یعنی اینکه ارتش اسرائیل خانه به خانه در نوار غزه بجنگد و به ویژه بتواند شبکه پیچیده تونلهای زیرزمینی حماس و جهاد اسلامی را نابود سازد. تحقق این دستورکار، اگر سختیهای مرتبط با آن را کنار بگذاریم، سالها برای اسرائیلیها زمان میبرد. این در حالی است که اکنون زمان کاملا به ضرر ارتش و سیاستمداران ارشد اسرائیلی است.
دوم اینکه توجه داشته باشیم که حماس یک گفتمان و ایدئولوژی است که به دلیل ماهیت ضداشغالگرانه خود از اقبال قابل ملاحظهای در میان جامعه فلسطین برخوردار است. حال در این فضا، اساسا رژیم صهیونیستی در موقعیت و جایگاهی نیست که بتواند یک ایدئولوژی را مثلا با بمباران کردن نابود سازد.
تردیدی نیست که به دلیل وسعت جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم فلسطین، پس از پایان یافتن جنگ جاری، شاهد تقویت و توسعه گروههای مقاومت فلسطینی خواهیم بود. مسائلی که همه در کنار یکدیگر یک پیام را دارند: ایده ارائه شده از سوی اسرائیلیها مبنی بر نابودی حماس، صرفا کاربرد تبلیغاتی دارد و بعید است در عرصه میدانی محقق شود.
بیشتربخوانید
مبارزه مسلحانه تنها راه نجات فلسطین استبه نظر شما دلیل مانور مقامهای ارشد اسرائیلی روی ایده نابودسازی حماس چیست؟
دلیل این مساله این است که به طور خاص نخست وزیر کنونی رژیم اسرائیل یعنی بنیامین نتانیاهو، عملا تداوم جنگ غزه را تنها گزینه برای ادامه دادن به حیات سیاسی خود ارزیابی میکند. تردیدی نیست اگر برای وی راهی وجود میداشت که با تمسک به آن مثلا جنگ غزه را خیلی وقت قبلتر متوقف کند (و حیات سیاسی خود را هم تضمین کند)، او حتما آن گزینه را فعال میساخت. با این حال، مشکل اصلی این است که نتانیاهو یکچینین گزینهای ندارد و اگر جنگ خاتمه یابد، او خیلی زود با پروندههای قطور قضایی و حتی تشدید فشارها بر خود جهت خروج از قدرت و استعفا رو به رو خواهد شد.
اخیرا در اراضی اشغالی در قالب نتایج چند نظرسنجی به این نکته اشاره شده که حدودا ۷۰ درصد از شهروندان اسرائیلی بر این باورند که نتانیاهو باید خیلی زود از قدرت استعفا دهد. جالب است که اغلب سیاستمداران و رهبران دنیا در بحبوحه جنگها، تبدیل به قهرمانان ملی میشوند، اما این معادله در مورد نتانیاهو کاملا برعکس بوده و فشارها علیه وی و دولتش جهت خروج از قدرت بسیار جدیتر از قبل شده است.
اکنون عمده افکار عمومی در اسرائیل، نتانیاهو را عامل ناکامیها و وضعیت نامساعد کنونی خود میدانند. این موضوعی چیزی نیست که نتانیاهو بتواند به راحتی آن را مدیریت و حل کند. از این رو، وی صرفا در حال فرسایشیکردن جنگ غزه است تا شاید از این رهگذر بتواند برای خود دستاوردسازیهایی را داشته باشد و بلکه بتواند باز هم در قدرت بماند. توجه داشته باشیم که چند روز قبل نتانیاهو در یک توئیت جنجالی، به این نکته اشاره کرد که نه وی و نه کابینه او، از تهدید احتمالی حماس علیه منافع اسرائیل اطلاع نداشتهاند و سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی و همچنین وزیر جنگ اسرائیل، کاملا از باثبات بون وضعیت به نفع اسرائیل سخن میگفتند.
در واقع وی با این موضع گیری خود سعی داشته تا انتقادات از خود را کاهش و آنها را معطوف به دیگر مقامات اسرائیلی کند. تشدید فشارها به نتانیاهو پس از این توئیت به قدری زیاد بود که او مجبور شد فردای توئیت زنی خود، آن را حذف کند. موضوعی که نشان میدهد تا چه اندازه وضعیت حیات سیاسی نتانیاهو با مشکل و چالش رو به رو است.
اخیرا وزیر میراث رژیم صهیونیستی در موضع گیری از ایده بمباران اتمی نوار غزه سخن گفته است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
موضع گیریهایی از این قبیل از سوی مقامهای اسرائیلی علیه مردم فلسطین و حتی دیگر ملتهای منطقه، به هیچ عنوان عجیب نیست. فقط اکنون وضعیت بحرانی و حاد اسرائیل کار را به جایی رسانده که آنها صحبتهایی را که در پشت پرده مطرح میکنند، این بار به صورت عیان و آشکار مطرح میسازند.
توجه داشته باشیم که شدت بحرانها برای رژیم اسرائیل به قدری افزایش یافته که اسرائیل به عنوان بازیگری که همواره هرگونه دسترسی خود به سلاحهای اتمی را انکار میکرد، اکنون یک مقامِ آن به صراحت از حمله اتمی این رژیم علیه نوار غزه سخن میگوید. با این همه، از چشمانداز کلی، طرح موضع گیریهایی از این دست، آن هم از سوی تندروترین و افرطیترین کابینه تاریخ رژیم اسرائیل، هیچ عجیب نیست و ماهیت متجاوز و فاشیستی این رژیم را بیش از هر زمان دیگری در عرصه بین المللی و برای افکار عمومی افشا و آشکار میکند.
به نظر شما آیا جنگ غزه در نهایت میتواند موجب ایجاد تغییرات معنادار ژئوپلیتیک در سطح منطقه غرب آسیا و کلیت خاورمیانه شود؟
توجه داشته باشیم که محرک ابتدایی وقوع تغییرات ژئوپلیتیک، فراهم شدن زمینههای ذهنی است. به نظر من پس از عملیات هفتم اکتبر (طوفانالاقصی)، زمینههای ذهنی فراوانی جهت ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک در سطح منطقه ایجاد شده است.
اینکه افسانه شکست ناپذیری اسرائیل در هم شکسته شده و چشم اندازهای مرتبط با تحمیل شکست و نابودی به آن نیز تقویت گشته و در عین حال، کنشهای خاص دیگر اعضای محور مقاومت در منطقه در حمایت از مقاومت و ملت فلسطین در نوار غزه، در کنار حمایتهای گسترده بین المللی از ملت فلسطین، همه و همه دامنه محذورات و چالشهای امنیتی و ژئوپلیتیکی رژیم اسرائیل را افزایش داده و در نقطه مقابل، دست دیگر بازیگران منطقهای و به طور خاص جریان مقاومت در منطقه را تقویت کرده است.
رژیم اسرائیل زمانی سودای تصرف نیل تا فرات را داشت، اما اکنون بر سرِ موجودیت خود میجنگد. این یک نکته معنادار است که نباید از آن غافل شویم و البته که پالسهای معناداری را نیز به آینده تحولات ژئوپلیتیکی در سطح منطقه ارسال میکند.
منبع: ایلنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: طوفان الاقصی جنگ غزه رژیم صهیونیستی حماس توجه داشته باشیم رژیم صهیونیستی ارتش اسرائیل رژیم اسرائیل نابودی حماس اسرائیلی ها نوار غزه طور خاص موضع گیری جنگ شهری جنگ غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۶۷۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماههاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش میکند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمیدارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه میدهد و به نظر نمیرسد جنگ به این زودیها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهرهبرداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.
از طرفی هم خشم ملتها که به شیوههای مختلف ابراز شد توسط دولتهای غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطهنظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.
از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتشبس غزه ارائه میکند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسلکشی است، چیزی که آمریکاییها با آن مخالفت نمیکنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.
امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم میکند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل میشود.
علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکانپذیر است. دولت آمریکا میخواهد در ماههای باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راهاندازی کند و بایدن را بهعنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.
بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت میشود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل میشود، کمکها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفتوگو با طرف انگلیسی است.
دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماسهایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گامهای عملی رسید؛
اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقیمانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راهاندازی و جمعآوری کمکها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.
دوم: واگذاری آمادهسازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).
سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمکها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر میرسد که توافق یکپارچهای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرفهای دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.
تدارکات دشمن در زمین
در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابانهای ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاحالدین) میگذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلیها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیونهای بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچهای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکافها را که افراد میتوانند با استفاده از آنها به دور از ایستهای بازرسی تردد کنند، ببندد.
از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آمادهسازی زیرساختها برای ایجاد ایستهای بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودیهای اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته میشود و به اندازهای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمیدهد، سپس افراد عابر از دروازههای آهنی عبور میکنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمیدهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامههای ویژه که حاوی دادههای فلسطینیها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.
در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محلههای شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرکهای صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامههای کمکرسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راهاندازی مجدد سریع آن بود.
کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری
پس از اینکه قبرس به تاییدیههای اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسیها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی میخواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل میشود و امکان رفع محاصره را فراهم میکند.
بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسیها که در سالهای اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلیها و درخواستهای نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاشهای طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرتها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، بهویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکهای از بازرگانان، بزرگترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری میکند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمانیافته» در بخش ترکیهای جزیره نیز به او کمک شایانی میکند.
در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسیها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکاییها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمانها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت میشود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان میرسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتیهای حامل کمکهای انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم میکند. تامین هزینههای لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکاییها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.
انتهای پیام